الهی ؛از خاک چه آید مگر خطا
و از علت چه زاید مگر جفا
و از کریم چه آید جز وفا .
الهی ؛
واز (باز) آمدیم با دو دست تهی،
چه باشد اگر مرهمی بر خستگان نهی.
الهی؛
گنج درویشانی ، زاد مضطرانی ، مایه ی رمیدگانی ،
چون می آفریدی جوهر معیوب می دیدی ، می برگزیدی و با عیب می خریدی ، برگرفتی و کس نگفت که بردار.
اکنون که برگرفتی بمگذار
و در سایه ی لطفت می دار
و جز به فضل خود مسپار.
مناجات نامه خواجه عبداللّه انصاری